salam............
سلام به همه ی دوستان گلم خوبین دیشب یزدان اقا و مامان و باباشون واسع افطار اومدن خونه ی ما جاتون خالی خیلی خوش گذشت من و یزدان توپ بازی میکردیم و امیدیم کامپیوتر رو رو شن کردیم و من واسه اقا یزدان کارتون گذاشتم یهو دیدم کامپیوتر خاموش شد گفتم یزدان کامپیوتر رو خاموش کردی چشاشو گرد کرد و گفت ببخشید منم گفتم اشکالی نداره عزیزم دوباره روشن کردیم بعد رفیتیم تو حال بعد مامانم منو صدا زد و گفت اون سوغاتی واسه یزدان اورده بود رو بیارم رفتم اوردم خیلی خوشگله یه بلوز و شرت یزدانم به مامانم گفت مرسی خاله ...
نویسنده :
narjes jo0on
15:55